آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
موضوعات
آرشیو
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
![]()
|
هیئت منصفه دادگاه تشکیل شده به منظور رسیدگی به این پرونده پس از بررسی استانداردهای موجود در بیمارستان و اتاق عمل این پزشک را بیگناه تشخیص دادند. چهار پرستار و متخصص بیهوشی حاضر در اتاق عمل هنگام جراحی این خانم در دادگاه اعلام کردند هیچ آموزشی به منظور جلوگیری از آتش سوزی هنگام جراحی به آنها داده نشده است و حتی کارخانه سازنده مواد ضد عفونی کننده نیز هیچ هشداری در این رابطه روی محصول ذکر نکرده اند.
گفته میشود هنگام بروز این حادثه پزشک سریعا آتش را خاموش کرده است و فرزند این خانم را صحیح و سالم به دنیا آورده است اما این خانم علیرغم تلاشهای تیم پزشکی برای خاموش کردن سریع آتش دچار سوختگی درجه سه در ناحیه شکم شد.
هیئت منصفه دادگاهی در نیویورک پزشک متخصصی که را که هنگام انجام عمل سزارین شکم یک خانم را به آتش کشیده بود بیگناه اعلام کرد.
به گفته بازرسین این پرونده این آتش سوزی نتیجه استفاده از الکل به عنوان ضد عفونی کننده تجهیزات جراحی و تماس آن با بدن گرم این خانم اعلام شده است.
“کایرا رید” ۴۳ ساله اوایل امسال هنگام عمل سزارین در اتاق عمل دچار این سانحه شد و بعد از ترخیص شدن از بیمارستان از پزشک جراحش شکایت کرد.
منبع : پرداد
جملات زیبا و کوتاه از حسین پناهی دژکوه شاعر و نویسنده وکارگردان و بازیگر ایرانی که در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود ایشان فقط به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شدهاست، به خاک سپرده شد.
*
اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خیلی حرف دارد!!!
*
می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است …
*
این روزها به جای” شرافت” از انسان ها
فقط” شر” و ” آفت” می بینی !
میدونی”بهشت” کجاست ؟
یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب !
بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری…
*
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود …
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!
*
راســــــتی،
دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام…!
“حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب
*
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!!
*
وقتی کسی اندازت نیست
دست بـه اندازه ی خودت نزن…
*
این روزها “بــی” در دنیای من غوغا میکند!
بــیکس ، بــیمار ، بــیزار ، بــیچاره بــیتاب ، بــیدار ، بــییار ،
بــیدل ، بـیریخت،بــیصدا ، بــیجان ، بــینوا
*
بــیحس ، بــیعقل ، بــیخبر ، بـینشان ، بــیبال ، بــیوفا ، بــیکلام
،بــیجواب ، بــیشمار ، بــینفس ، بــیهوا ، بــیخود،بــیداد ، بــیروح
، بــیهدف ، بــیراه ، بــیهمزبان
بــیتو بــیتو بــیتو……
*
ماندن به پای کسی که دوستش داری
قشنگ ترین اسارت زندگی است !
*
من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم …
یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم
ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه …
و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!
*
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند …
*
مگه اشک چقدر وزن داره…؟
که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم…
اینکر کاسیاس
یکى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا که در رئال مادرید صاحب رکوردهاى عجیب و غریبى شده، هفته قبل کارى کرد که قلب همه انسان هاى عاطفى را لرزاند. ظاهراً «ایکر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یک رستوران رفته بود که در آنجا با یک نوجوان ۱۳ ساله که دچار نقص عضو بوده روبه رو مى شود، پسرک بیمار به محض دیدن دروازه بان افسانه اى اسپانیا به سراغ او مى رود و مى گوید:«آقاى کاسیاس … در روز بازى با پرتغال، تو به این خاطر موفق شدى پنالتى ها را دریافت کنى که من و بقیه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنایى، برایت دعا کردیم!» ایکر کاسیاس که به سختى جلوى اشکش را مى گیرد از پسرک تشکر مى کند و نام و آدرس مدرسه را از او مى گیرد و … فردا ظهر حوالى ظهر، ناگهان «کاسیاس بزرگ» وارد مدرسه مذکور مى شود و در میان بهت وحیرت مسئولان مدرسه – و شادى زاید الوصف شاگردان آن مدرسه – به بچه ها مى گوید:« من آمدم اینجا تا براى دعاهایى که در حقم کردین که پنالتى را بگیرم، شخصاً از شما تشکر کنم!» بچه هاى مدرسه که از خوشحالى سر از پا نمى شناختند، اطراف «ایکر» حلقه مى زنند و با او عکس مى اندازند و امضا مى گیرند و … که ناگهان یکى از بچه ها به او مى گوید:« آقاى کاسیاس تومیتونى پنالتى مرا هم بگیرى؟» ایکر نیز بلافاصله از داخل ماشینش لباس هاى تمرین را درآورده و برتن مى کند و همراه بچه ها به زمین چمن مدرسه مى روند و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه ها این فرصت را مى دهد که هرکدام به او یک پنالتى بزنند و …
ایکر کاسیاس ۲ ساعت و نیم در آن مدرسه مى ماند تا تک تک بچه هاى بیمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند و …
این فقط یک داستان نیست واقعیت هست که چندی پیش اینکر کاسیاس دروازه بان با کودکانی که او را دعا کرده اند که توانسته پنالتی ها را بگیرد به شیوه ی خودش تشکر کرده است.
منبع
http://tazeh.org
افراطیون بودایی در کشور میانمار ساکنین مسلمان که حتی به رسمیت هم شناخته نمی شوند را مورد آزار و اذیت فراوان قرار می دهند و با کشتار وحشیانه آنان قصد نسل کشی آنان را دارند . همچنین با توجه به فیلم و عکس های منتشر شده تعداد زیادی از مسلمانان میانمار زنده زنده در آتش سوزانده شده اند و افراطیون بودایی با گستاخی فراوان , عکس و فیلم این اقدام وحشیانه را در فضای مجازی منتشر کرده اند تا موجب ترس و وحشت مسلمانان شود .
مطالب پربازدید
نظرسنجي
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان
تبلیغات متنی